بخشی از متن فایل word مقاله «نظرية انبساط» از ديدگاه «جان بوريدان» :
سال انتشار : 1390
تعداد صفحات :29
بهلحاظ تاریخی میتوان نشان داد که «نظریه انبساط» از ابتکارات و ابداعات منطقدانان قرون وسطای متأخر مانند ویلیام شروود، راجر بیکن، پطرس اسپانیایی، ویلیام اکام، و جان بوریدان بوده است. این نظریه با رویکردی کاربردی در دوره معاصر، در آثار آموزشی منطق عمومی، برای تشخیص اعتبار «قیاس ارسطویی» استفاده شده است. در این پژوهش، با تمرکز بر تفکرات منطقی جان بوریدان (1295 - 1361 م)، متفکر برجسته قرون وسطی، از این فرضیه دفاع میکنیم که، نظریه انبساط یکی از نتایج فرعی نظریه دلالت و اطلاق است. همچنین با ارجاع به آثار منطقی بوریدان نشان میدهیم که دو قاعده «منع حد وسط غیرمنبسط» و «منع روش عقیم»، یکی از کاربردهای نظریه انبساط، از ابداعات بوریدان است. ازاینرو معاصران در آثار آموزشی منطق، در بهترین حالت، صرفاً تقریرهای متفاوتی از تعریف انبساط و قواعد مربوط به آن را بیان کردهاند، نه آنکه خود مبدع این قواعد باشند. بر این اساس نظریه پیتر گیچ را، که آشکارا نظریه انبساط را متفاوت از نظریه اطلاق میداند، بهشکلی منطقی و تاریخی نقد میکنیم و نشان میدهیم که نظریه قابل دفاعی نیست. در پایان تعاریف بدیعی از حدود «منبسط» و «غیرمنبسط» را با توجه به چهارچوب فلسفی ـ منطقی بوریدان ارائه میکنیم که به مفاهیم و اصطلاحات منطقی وی بسیار وفادار است.